ای آرزوی من

 

قصد من از حیات، تماشای چشم توست
ای جان فدای چشم تو، با قصد جان بیا....

دوست یعنی...

 

دوست

 

ـ دوست یعنی کسی که وقتی هست آروم باشی و وقتی نیست چیزی توی زندگیت کم باشه
ـ دوست یعنی اون جمله های ساده و بی منظوری که میگی و خیالت راحته

 که ازش هیچ سوء تعبیری نمی شه
ـ دوست یعنی یه دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هر بار دلت می گیره یه دل

دیگه هم دلتنگ غمت می شه
ـ دوست یعنی وقت اضافه ؛ یعنی تو همیشه عزیزی حتی توی وقت اضافه
ـ دوست یعنی تنهایی هام رو می سپرم دست تو چون شک ندارم می فهمیش
ـ دوست یعنی یه راه دو طرفه٬ یه قدم من یه قدم تو ؛ اما بدون شمارش و حساب و کتاب
ـ دوست یعنی من از بودنت مفتخر و سربلندم نه سر به زیر و شرمنده
ادعا نمی کنم که همیشه به یاد دوستانم هستم ولی ادعا می کنم که

لحظاتی که به یادشون نیستم هم دوستشون دارم

دوست خوبم از بودنت ممنونم!!!

لطافت در انتخاب کلمات

قـدرت کلمـات را دسـت کـم نگیـرید!

کلمات، تاثیر شگرفی روی ناخودآگاه دارند. ناخودآگاه بدون آنکه منظورمان را بداند

هر چه بگوییم خوب یا بد برایمان خلق می کند. لذا لازم است برای دستیابی به موفقیت از

کلمات مثبت و دارای انرژی مثبت جداَ استفاده کنیم.

به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت

به جای دستت درد نکنه ؛ بگوییم : ممنون از محبتت، سلامت باشی

به جای ببخشید مزاحمتون شدم؛ بگوییم : از این که وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم

 

ادامه نوشته

یا امامنا الرئوف

حتما قرار شاه و گدا هست یادتان

آری همان شبی که زدم دل به نامتان

مشهد، حرم، ورودی باب الجوادتان

آقا دلم عجیب گرفته برایتان

 

امام لطف و خوبی

امام حسن علیه‏ السلام گوسفندی داشت که به آن علاقمند بود،

 روزی دید که پای گوسفند شکسته است، به خدمتکارش فرمود:

« چه کسی پای حیوان را شکسته است؟»  غلام گفت: من.
امام علیه ‏السلام فرمود: چرا؟. غلام گفت: برای اینکه دل تو را بسوزانم و ناراحتت کنم.
امام حسن مجتبی علیه ‏السلام فرمود:
( اما من شادت خواهم کرد تو برای رضای پروردگار آزادی!.)

چقدر فاصله پرنشدنی بین ما و شماست...

 

 

منابع:

1)ملحقات احقاق الحق،ج11،ص117

2)حیاة الامام الحسن (ع)،ج1،ص314

3)زندگانی امام حسن مجتبی(ع)،تألیف سید هاشم رسولی محلاتی،ص350

آجرک الله یا صاحب الزمان...

رسول رحمت در راه آزادی مکه- با سپاه بزرگ اسلام می رفت- سگی را دید که بچه هایش به شکمش چسبیده و شیر می خوردند.  به جعیل بن سراقه فرمود که کنار ( و جلوی ) آن سگ بایستد و از او و بچه هایش مراقبت نماید تا مبادا سوارانی که از آنجا می گذرند به آن ها آسیبی برسانند.

کتاب خلق عظیم پیامبر اعظم

صفحه 228

نویسنده علی احمدی خواه

 

 

 

کار دنیا همه هیچ...

مخملی ...

           

مخملی بشید بچه ها...

بذارید هر کسی بهتون دست می‌زنه خوشایند باشه

مخملی بشید بچه ها...

بذارید هر کسی اگه یه چیزی خلاف نظر و عقیده‌تون گفت،

خیالش راحت باشه که الان برنمی‌گردید حالشو بگیرید

مخملی بشید بچه ها...

بذارید هر کسی اگه خواست توی جمعی اظهار نظر کنه نگران نباشه

که الان شما یه نظر بهتری می‌دین و اون دیگه به

 چشم نمیاد یا ضایع می‌شه

مخملی بشید بچه ها...

بذارید هر کسی احساس کنه از ناحیه شما در امانه ، اگه کاری رو

 بهش سپردیدو نتونست انجام بده یا خرابش کرد خیلی راحت بهتون

 بگه، بدون اینکه ترسی توی دلش باشه، بدون اینکه فکر کنه الان

 توی دلتون راجع بهش قضاوت می‌کنید

یا اباصالح...

 

اباصالح

عصر یک جمعه دلگیر دلم گفت بگویم بنویسم

که چرا عشق به انسان نرسیده است

چرا آب به گلدان نرسیده است

چرا لحظه باران نرسیده است

و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است

به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است

بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید بنویسد

که هنوزم که هنوز است

چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است

زینب است و راه برگشت از دمشق...

 

رهنورد کوی دل آتش به جان

سوی منزلگاه جانان شد روان

جذبه جانان به ارشاد صبا

برد او را سوي كوي آشنا

شام را بگذاشت اندر پشت سر

بست سوی کربلا بار سفر

و بالاخره....

یافت زينب مدفن جانان خويش

مدفن جانان نه، جان جان خويش

اهمیت ندارد

انسان‌های بزرگ کسانی هستند که...

نه خودشون دچار تشتت می‌شند، نه دیگران

رو دچار تشتت می‌کنند.

 

بی تو... به سر نمی شود

 

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم

بیـــا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

فدای تو.. فدای تو..

الا ای همنشـین دل که یارانت برفت از یاد

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

مرا روزی مباد... مباد... مباد...

جهـان فانی و باقی فـدای شـــاهد و ســــاقی

که سلطـــــانی عالم را طفیل عشـــق می‌بینم

جهان فانی و باقی... فـدای تو... فدای تو...

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

حرامـــم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

جان به جای دوست..؟! جان به جای دوست..؟!

حرامم باد... حرامم باد...

 

 

زندگی کوتاه‌تر از آن است که ...

یالطیف

زندگی کوتاه‌تر از آن است که به خصومت بگذرد؛

قلبها گرامی‌تر از آنند که بشکنند؛

آنچه از روزگار بدست می‌آید با خنده نمی‌ماند؛

و آنچه از دست برود با گریه جبران نمی‌شود؛

فردا خورشید طلوع خواهد کرد

حتی اگر ما نباشیم!!

 

هر وقت از کسی رنجیدی...

هر وقت از کسی رنجیدی،

یک لحظه...

به نبودنش فکر کن!

تنهایی... از نتایج زودرنجی!

حضرت علی (ع):

أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.

ناتوانترين مردم كسى است كه از پيدا كردن دوست عاجز باشد، و ناتوان‌تر از او آن كسى‏ است كه دوستى پيدا كند و از دست بدهد.

اونایی که از تنهایی به فغان اومدین.. اونایی که همیشه خودتونو خوب میدونین و تنهایی‌تون رو ناشی از بدرفتاری دیگران می‌دونین... اونایی که نمی‌دونین چرا دوستاتونو در طول زمان از دست دادین ...

شاید.. شاید.. یه دلیلش این باشه:

«زود رنجـــی»

چرا که فرمود:

 

یا اباصالح المهـــــــــــدی